گفتوگو با ارنستو ساباتو؛ نویسنده آرژانتینی
ادبیات، انسان و رنج بشریت
«ارنستو ساباتو-ERNESTO SABATO » از نویسندگان صاحبنام آرژانتینی است كه بارها آلبركامو، گراهامگرین، توماس مان و بسیاری از بزرگان داستاننویسی جهان از او به عنوان نویسندهای صاحب اندیشه یاد كردهاند. ساباتو سال 1911 در یكی از روستاهای آرژانتین متولد شد و او را درزمره نامآورانی چون پاز، ماركز و یوسا خواندهاند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ : سه شنبه 1397/05/23 ساعت 12:08
ارنستو ساباتو سال 1934 نخستین نوشتههایش را به عنوان نویسندهای با گرایش چپ منتشر كرد و همزمان، دكترای خود را در رشته فیزیك دریافت كرد و پس از آن در رشته مهندسی علوم تحقیقاتی را در انستیتوی كوری پاریس آغاز كرد. او در سال 1948 جایزه سروانتس ـ بزرگترین جایزه ادبی اسپانیا ـ را از آن خود كرد. آنچه در پی میآید برگردان گفتوگویی است كه سالها پیش نشریهای ادبی ـ هنری با ساباتو انجام داده است.
بشر در عصر ما، بیش از پیش، خسته و تنهاست. به نظر شما انسانیت امروز، چگونه است؟
انسانیت با فراموش شدن پدرها و مادربزرگها فراموش شده است. باید از كودكی به بچهها انساندوستی را آموخت.
به نظر شما یك نویسنده خوشبخت میتواند آثار مهم خلق كند و بنویسد؟ آیا لازمه نوشتن رنج بردن نیست؟
من فكر میكنم كه یك انسان خوشبخت و آسوده از رنج، مشكل بتواند آثار بزرگ و نوشتههای فراموش نشدنی خلق كند. ادبیات بزرگ جهانی از قصهها و داستانهای سرشار از رنج تشكیل شده است. ادبیات هم مثل هر پدیدهای دیگر نوعی تقسیمبندی خاص دارد؛ ادبیات بد و ادبیات خوب محصول رنجهای بشری است.
از مرگ میترسید؟ مرگ را چگونه میبینید؟
هرگز به ترس از مرگ نیندیشیدهام. ولی اعتراف میكنم كه از جنگها، ویرانیها و اعمال زورگویی دیكتاتورها عمیقاً ترسیدهام. چون بارها به مرگ تهدید شدهام.
چه كتابهایی میخوانید؟
از سال 1987 بینایی ام رو به افول گذاشت و از آن پس، كمتر توفیق خواندن آثار دیگران را یافتهام. ولی از نوجوانی با داستایوفسكی محشور بودهام و آثار او جایگاه ویژهای در كارم دارند. آثار فلاسفه یونان را هم خواندهام.
جایگاه واقعگرایی را درادبیات امروز جهان چگونه میبینید؟
باید حقیقت را نوشت. عصر ما، عصر واقعگرایی است. در سیاست كمتر میتوان حقیقت را یافت. اما در ادبیات، واقعیت و حقیقت، جایگاه ویژه خود را دارند. در رؤیا و تفكرات تنهایی و در اندیشه كودكان حقیقت را میتوان لمس كرد. مرا به عنوان یك انقلابی شناختهاند. در حالی كه من، تنها واقعیت را برملا كردهام.
چرا مدتی است كه دیگر كتابی از شما نخواندهایم؟
چون وضع بینایی ام خوب نیست. از دیكته كردن هم بیزارم. چون حرف زدن و به دیگری نقل كردن با نوشتن فرق دارد. در دنیایی كه زندگی میكنیم، رضایت كامل وجود ندارد.
از آثاری كه خلق كردهاید، راضی هستید؟
هرگز از هیچ چیز احساس رضایت كامل نكردهام.
حتی از كتاب قهرمانان و گورها كه برای شما توفیق زیادی به ارمغان آورده است؟
حتی از آن كتاب. دلم میخواهد مورد علاقه خوانندگانم باشم. نه اینكه آنها نوشتههایم را ستایش كنند.
ارنستو ساباتو چه جور آدمی است؟!
بیشتر یك فرد مالیخولیایی، رؤیاپرداز و خیالباف!
به نظر شما ادبیات پیشرفت میكند؟
ادبیات تكرار میشود. این علم است كه پیشرفت میكند.
چگونه باید با زندگی مقابله كرد؟
با روشی صلحآمیز. نظیر آنچه ماهاتما گاندی كرد.
گمان می كنید روشنفكران امروزی به وظایفشان عمل میكنند؟
كدام روشنفكر واقعی با وجود این همه معما و تنش كه گرداگرد جامعه بشری را گرفته است، میتواند به وظایف خود عمل كند؟با وجود این همه جنگ و مرگ و گرسنگی كه بشر امروز را اسیر كرده است؟
منبع: ایبنا
بشر در عصر ما، بیش از پیش، خسته و تنهاست. به نظر شما انسانیت امروز، چگونه است؟
انسانیت با فراموش شدن پدرها و مادربزرگها فراموش شده است. باید از كودكی به بچهها انساندوستی را آموخت.
به نظر شما یك نویسنده خوشبخت میتواند آثار مهم خلق كند و بنویسد؟ آیا لازمه نوشتن رنج بردن نیست؟
من فكر میكنم كه یك انسان خوشبخت و آسوده از رنج، مشكل بتواند آثار بزرگ و نوشتههای فراموش نشدنی خلق كند. ادبیات بزرگ جهانی از قصهها و داستانهای سرشار از رنج تشكیل شده است. ادبیات هم مثل هر پدیدهای دیگر نوعی تقسیمبندی خاص دارد؛ ادبیات بد و ادبیات خوب محصول رنجهای بشری است.
از مرگ میترسید؟ مرگ را چگونه میبینید؟
هرگز به ترس از مرگ نیندیشیدهام. ولی اعتراف میكنم كه از جنگها، ویرانیها و اعمال زورگویی دیكتاتورها عمیقاً ترسیدهام. چون بارها به مرگ تهدید شدهام.
چه كتابهایی میخوانید؟
از سال 1987 بینایی ام رو به افول گذاشت و از آن پس، كمتر توفیق خواندن آثار دیگران را یافتهام. ولی از نوجوانی با داستایوفسكی محشور بودهام و آثار او جایگاه ویژهای در كارم دارند. آثار فلاسفه یونان را هم خواندهام.
جایگاه واقعگرایی را درادبیات امروز جهان چگونه میبینید؟
باید حقیقت را نوشت. عصر ما، عصر واقعگرایی است. در سیاست كمتر میتوان حقیقت را یافت. اما در ادبیات، واقعیت و حقیقت، جایگاه ویژه خود را دارند. در رؤیا و تفكرات تنهایی و در اندیشه كودكان حقیقت را میتوان لمس كرد. مرا به عنوان یك انقلابی شناختهاند. در حالی كه من، تنها واقعیت را برملا كردهام.
چرا مدتی است كه دیگر كتابی از شما نخواندهایم؟
چون وضع بینایی ام خوب نیست. از دیكته كردن هم بیزارم. چون حرف زدن و به دیگری نقل كردن با نوشتن فرق دارد. در دنیایی كه زندگی میكنیم، رضایت كامل وجود ندارد.
از آثاری كه خلق كردهاید، راضی هستید؟
هرگز از هیچ چیز احساس رضایت كامل نكردهام.
حتی از كتاب قهرمانان و گورها كه برای شما توفیق زیادی به ارمغان آورده است؟
حتی از آن كتاب. دلم میخواهد مورد علاقه خوانندگانم باشم. نه اینكه آنها نوشتههایم را ستایش كنند.
ارنستو ساباتو چه جور آدمی است؟!
بیشتر یك فرد مالیخولیایی، رؤیاپرداز و خیالباف!
به نظر شما ادبیات پیشرفت میكند؟
ادبیات تكرار میشود. این علم است كه پیشرفت میكند.
چگونه باید با زندگی مقابله كرد؟
با روشی صلحآمیز. نظیر آنچه ماهاتما گاندی كرد.
گمان می كنید روشنفكران امروزی به وظایفشان عمل میكنند؟
كدام روشنفكر واقعی با وجود این همه معما و تنش كه گرداگرد جامعه بشری را گرفته است، میتواند به وظایف خود عمل كند؟با وجود این همه جنگ و مرگ و گرسنگی كه بشر امروز را اسیر كرده است؟
منبع: ایبنا